یکی از معتبرترین تست های شخصیت شناسی، تست شخصیت شناسی مایرز-بریگز ( MBTI ) است که در این مقاله سعی کرده ایم شما را با تاریخچه و کاربردهای آن آشنا کنیم.
شخصیت شناسی آسان از نگاه یونگ
در صورتی که با جوهره و شخصیت افراد جامعه آشنایی نسبی داشته باشید در امور روزمره با سهولت بیشتری می توانید با آنها ارتباط برقرار کرده و حتی آنها در تحت نفوذ خود دراورید."کارل گوستاو یونگ" روانشناس و روانکاو سوئیسی اولین کسی است که اشاره مستقیم به مبحث تیپ های شخصیتی کرده است. وی معتقد است رفتاری که به نظر غیر قابل پیش بینی می رسد، اگر بتوان زیر بنای ذهنی و برداشت ها و نگرش های اشخاص را شناخت ، قابل درک و شناسایی و پیش بینی می شود.
یونگ این روانشناس برجسته در سال ۱۹۱۵ برای اولین بار بحث "قطبیت های برون گرا و درون گرا" را مطرح کرد و نظریات خود را درقالب کتاب انواع روانشناختی psychological types) در سال ۱۹۲۱ منتشر می کند که بعدها این نظریه به نظریه " تیپ های ۸ گانه یونگ " معروف می گردد.
طبق نوشته ها در اوایل قرن بیستم فردی به نام "کاترین بریگز"، که هیچگونه آموزشی در روان شناسی ندیده بود، به پرورش و تدوین سنخ شناسی خاص خود پرداخت.
او می گوید هنگامی که ترجمه ی انگلیسی سنخ های روانی ( psychological types ) تالیف کارل یونگ را خواند, مفاهیم وی را کاملا مشابه خود اما بسیار سازمان یافته تر یافت.
از انجایی که تئوری یونگ از پختگی و کارایی بیشتری برخوردار بود بریگز از ساخت سنخ شناسی خودش چشم پوشید و به جای آن به کار بر روی نظام قابل فهم تر یونگ پرداخت. وی به همراه دخترش ایزابل مایرز بریگز , یک پرسشنامه ی روانی برای اندازه گیری این سنخ ها ابداع نمود.
در نهایت نتیجه این کار پژوهشی، گسترش مبحث تیپ های شخصیتی و تبدیل تیپ های شخصیتی ۸ گانه یونگ به تیپ های ۱۶ گانه مایرز بریگز می شود که هم اکنون به عنوان (MBTI) معروف است.
طبق گفته کارشناسان علم روانشناسی و روانپزشکی تعیین جهت نیروی روانی بخشی کلیدی از کار تحلیلگر روانی است.
به اعتقاد یونگ نیروی روانی را میتوان در دو منش اساسی تقسیمبندی کرد او اعتقاد داشت که نیروی روانی افراد بر دو شیوه برونگرا و درونگرا قابل تقسیم است.
{برون گرا و درون گرا}.
همچنین در تئوری یونگ برای روان چهار کنش نیز فرض میشود که به دو زوج متضاد تقسیم میشوند
{تفکر در مقابل احساس} و {انگیزش (حسی) در مقابل بصیرت (شمی)}.
جهتگیری آگاهانه در فرد در جهت یکی از این چهار کنش است و به دلیل اصلِ ترمیمِ ناخودآگاه, ضد آن کنش در ناخودآگاه خواهد بود و دو مورد باقی مانده به منزلهٔ کنشهای نیمهآگاه و کمکی به کنش برتر کمک میکند.
روانشناسی، تئوری تیپ شخصیت و ابزار (MBTI):
مبنای نظریه تیپ های ۱۶ گانه مایرز بریگز بر این اساس است:
1- انسانها در "ارتباط برقرار کردن" با دنیای اطراف یا برون گرا (Extraversion) هستند یا درون گرا Introversion
2- انسانها در "دریافت اطلاعات" از دنیای اطراف یا حسی و حس گرا (Sensing) هستند یا شمی و شهودی (iNtuition)
3- انسانها در "تصمیم گیری" یا احساسی (Feeling) هستند یا فکری (Thinking)
4- انسانها در "نظم و ساختاری که به زندگی خود می دهند" یا ملاحظه کننده و ادراکی(Perceiving) هستند یا داوری کننده و قضاوتی(Judging).
یونگ دو منش درونگرا و برونگرا را با چهار کنش ترکیب نمود و هشت سنخ روانی ایجاد کرد. تعیین سنخ , تحلیلگر را قادر میسازد تا از جهانبینی فرد و سیستم ارزشی او درک بهتری بیابد.
بر این مبنا ۸ تیپ شخصیتی شکل می گیرد با این عناوین :
درون گرای حسی IS
درون گرای شمی IN
درون گرای احساسی IF
درون گرای فکری IT
و
برون گرای حسی ES
برون گرای شمی(شهودی) EN
برون گرای احساسی EF
برون گرای فکری ET
(هر کدام از این تیپ های شخصیتی تعریف خاص خود را دارند و هر یک دارای ویژگی های شخصیتی و نقاط قوت و ضعف منحصر به فرد خود هستند که در ادامه شرح آنها آمده است).
ویژگیهای شخصیتی درون گرا (I)
نگرش درونگرا از درون برانگیخته میشود و با عوامل درونی و ذهنی هدایت میشود.
درون گراها کسانی هستند که وقتی درمقابل جهان بیرون قرار میگیرند، دودل و منفعل میشوند. معمولا آدمهای توداری هستند که خودشان را بروز نمیدهند و تمایل دارند قلمرو شخصی داشته باشند و تا جایی که امکان دارد نمی خواهند کانون توجه باشند.
آنها از احساسات و هیجانهایشان فقط برای دوستهای معدود خیلی صمیمی حرف میزنند. برای همین اگر یک فرد درون گرا را ببینید، اگر او را نشناسید، فکر میکنید با آدم بی اعتنایی مواجه شده اید. کـم حرف هستند و به سکوت و تفکر علاقه دارند.
اگر عضو گروهی شوند کاملا خودشان را با آن گروه یکی و یگانه میدانند و فردیت داشتن برایشان مهم نیست. آنها مشابهت را بیشتر از تفاوت دوست دارند.
در ارتباط برقرار کردن با افراد جدید مشـکل دارد و از دید و بازدید های غیر منتظره و ناگهانی بیزار است. در بین انبوه مـردم بودن آنها را خسته می کنـد.
کارایی آنها در تنهایی بیشتر است.
بـیشتـر از دسـت کـرده خـودشـان خشمگین میگردند تا دیگران.
درکشان مشکل است. تـمرکزشان قوی است و به ایده ها و عقاید نو علاقمندند. شخصیتی که در تنهایی خوددارند با آنچه در حضور دیگران هستند متفاوت است.
مشتاق و احسـاساتی می باشند. اما معمولا احساساتشان را بیان نمی کنند. در جمع ناآشنا ساکت، اما در بین دوستان خود راحتند.
قبل از تصمیم گیری به آن فکر میکنند. پیش از حرف زدن می اندیشند.
برون گراها همیشه درون گراها را به خیالباف بودن، احساساتی بودن، عجیب و غریب بودن و ذهنی گرایی متهم میکنند.
25 الی 40 درصد از جمعیت را تشکیل میدهند.
این خصوصیات هیچ ارتباطی با کمرویی درونگرایان ندارد ممــکن است آنها خیلی هم با اعتماد بنفس باشند. %65 نوابغ را درونگرایان تشکیل میدهند.
ویژگیهای شخصیتی برون گرا (E)
نگرش برونگرا از بیرون برانگیخته میشود و با عوامل بیرونی و عینی هدایت میشود.
برون گراها کلا در دنیای بیرون سیر میکنند. آنها دوست دارند که سرخوش، اجتماعی، رقابت جو، سریع و واقع گرا باشند. برای آنها هر چیزی که شفاف تر و مشخص تر باشد بهتر است. آنها ابهام را تحمل نمیکنند.
برون گراها عاشق فردیت هستند. آنها دلشان میخواهد که با دیگران فرق داشته باشند و این فرق داشتن را ابراز کنند. برای همین است که برون گراها خیلی رقابت جو، مستقل و حتی پرخاشگر هستند. یک آدم برون گرا گاهی حتی اشتباه قبلی خودش را نمیپذیرد و با لجاجت میخواهد حرفش را به کرسی بنشاند.
اهل عمل و پیشقدمی در کارهاست. عقیده خود را با عقاید دیگران مقایسه میکند و به راحتی افکار خود را بیان میکند.
تنهایی برای او بسیار آزار دهنده می باشد، به سهولت دوستان جدیدی می یابد از تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران انرژی میگیرند. به زودی احساس صمیمیت می کنند و اطلاعات شخصی خود را به راحتی با شما در میان می گذارند.
از آنجا که برون گراها برای درک دنیا باید آن را تجربه کنند، به نظر می رسد آنها به فعالیت های مختلفی علاقمند هستند.به گروه های مختلف می پیوندند و خود را با گروه وفق میدهد. روش هایی که سریعتر به نتیجه می رسند را دوست دارد.
برونگراها خوش مشرب بوده اما زیاد احساساتی نیستند. شخصیت آنها در خلوت و حضور دیگران یکسان است
ریسک پذیرند، سریع تصمیم می گیرند.
پس از آنکه حرف خود را زدند به گفته خود می اندیشند.
موسیقی با صدای بلند و فعالیتهای هیجان انگیز را بیشتر دوست دارند.
به رنگهای روشن علاقه دارند. بیشتر از اعمال دیگران خشمگین می گردند تا اعمال خودشان. برون گراها برون گراها را به پرحرف بودن، سطحی بودن، پرخاشگر بودن و بی توجهی به دیگران متهم میکنند.
57 تا 60 درصد از جمعیت را تشکیل میدهند.
البته خصوصیات فوق هیچ ارتباطی با اعتماد به نفس داشتن فرد برونگرا ندارد یک برونگرا ممکن است اعتماد بنفس پایینی داشته باشد.
حسی ها (S)
منظور ادراکاتی است که از طریق حواس پنجگانه و تجربه مستقیم به دست می آوریم.
تـمرکز حس گراها بر دنیای فیزیکی است. آنها آنچه را قابل اندازه گیری است مهم در نظر می گیرند. شواهد عینی و محسوس را می بینند، به آن چه که "هست" علاقه دارند. تنها بدیهیات و مشهودات را می بیند. حقایق و سؤالات فنی را مطرح میکنند .
واقع بین و عملگرا هستند. جزئیات مورد توجه آنهاست. جای جنگل, درختان را می بینند !
در زمان حال زندگی می کنند، نیاز به دانستن حقایق و شواهـد دارند، سـاده اند و مــحافظـه کار و سنت گرا . لذات فیزیکی را بیشتر دوست دارد.
آنها به تجربه شخصی خودشان هم اعتماد دارند. آنها به لحظه اکنون می اندیشند و برایشان این مهم است که در لحظه حاضر در چه شرایطی قرار دارند. شخصیت حسی به موقعیت و شرایط نگاه می کند و می خواهد از آنچه در جریان است دقیقا آگاه شود. معمولا بانکدار، پلیس، ورزشکار، جراح و خلبانان جزو این گروه می باشند.
شمی ها (N) شهودی
بعضی افراد به معانی، روابط و احتمالات مبنی بر حقایق بیش از خود حقایق توجه دارند. این اشخاص از حس ششم ، ندای درون و حدس و گـمـان (شم) بیش از حواس پنج گانه خود استفاده می کنند. شمی ها به طور طبیعی می توانند فاصله بین سطور را بخوانند و در همه چیزها معنا پیدا کنند !
شمی ها به استنباط ها توجه دارند. آنها بر خلاف حسی ها به تصور و تخیل بها می دهند و به الهام و حرف دلشان احترام می گذارند . شمی ها به آینده توجه دارند و احتمالات جدید را حدس میزنند.
آنها دوست دارند حوادث را پیش بینی کنند و نسبت به تغییر دادن شرایط راغب اند. تمرکزشان بر جهان معنوی و ذهنی است، آرمانگرا و خیالباف هستند علاقه مند به درک مفاهیم و کلیات. جای درختان جنگل را می بینند !
ماوراء امور را می نگرند. از قیاس، استعاره و تشبیه استفاده می کند.
بیشتر در گذشته و آینده سیر می کنند، تئوریسین و متفکر، اصـیل و پیچیده اند. علاقمند بـه چیزهای جدید و غیر متعارف.
هنرمندان، دانشمندان، شاعران و فیلسوفان جزو این گروه می باشند.
احساسی ها (F)
احساسی بودن با تصمیم گیری براساس ارزش های شخصی تعریف میشود. احساسی ها با توجه به بهایی که برای احساسات خود قایل اند تصمیم میگیرند.
علاقمند به دیگران و احساساتشان. آنها به همدلی و مهربان بودن افتخار می کنند. هنگامی که دیگران احتیاج به کمک و پشتیبانی دارند متوجه آن می گردند، با قلب رئوف و احساساتی خود زندگی می کنند، معمولا حقیقت را پنهان می کنند تا شخص مقابل خود را آزرده خاطر نکنند، به آنها برچسب احساساتی و ضعیف و سست می زنند، حرفهای دیگران را به دل میگیرنـد.
ذهنی، همدل و دلسوز هستند. جو دوستانه و گرم را ترجیح می دهند. دیگران را بر مبنای اخلاقیات ارزیابی می کنند.
نازک نارنجی، ارزش نهادن به هارمونی! پـرستـاران، مـعـلـمـان، هنرمندان و کشیش ها در این گروه قرار دارند.
فکری ها (T)
فکری ها تصمیماتی را می پسندند که به لحاظ منطقی معنی دار باشند. آنها افتخار می کنند که در جریان تصمیم گیری، عینی و تحلیلی هستند. با تحلیل کردن و سبک و سنگین نمودن مدارک و شواهد موجود تصمیم می گیرند و یک تحلیل منطقی از موقعیت تصمیم گیری ارائه میدهند. هر چند ممکن است که به نتایج ناخوشایند برسند!
تفکر گراها به واقعیت ارزش می نهد ، علاقمند به اهداف و ایده ها هستند. متوجه استدلال غلط دیگران می شود، در بیان افکارشان صادق اند . نسبت به دیگران سختگیر و در عین حال رفتارشان با دیگران عدالت آمیز است. معمولا به آنها برچسب سنگدل و بی احساس میزنند.
حرفهای دیگران را به دل نمی گیرند. جو رسمی و مبتنی بر منطق را ترجیح میدهنـد. ارزیابی دیگران برمبنای قوه درکشان میباشد. مهندسان، دانشمندان و مدیران جزو این گروه میباشند.
داوری کننده ها (J)
این اشخاص بیشتر می خواهند در نظم و ترتیب به خصوصی کار کنند و اگر کارهایشان ساختار کافی داشته باشد، راضی تر هستند.
مصمم و قاطع هستند و سریع تصمیم میگیرند و روحیه داوری کننده دارند. زندگی را استوار و قابل کنترل می کنند، پروژه ها را به سادگی به اتمام می رسـانند، سازمان یـافته و منظم، جدی و قابل پیش بینی اند. از زمان بندی ها و جداول زمانی بعنوان راهنما سود می برند. از امور غیر مترقبـه بیزار می باشند. سخت کوشند و تـمایـل دارند کـارها را هر چه زودتر بـه پـایـان بـرسـانـند. وظیـفـه شـنــاس و مسئولیت پذیرند. می توانند خیلی کوته فکر نیز باشند.
داوری کننده ها لزوما ایرادگیر نیستند. آنها صرفا می خواهند مسایل را حل کنند.
ملاحظه کننده ها (P)
این اشخاص از قـوانـیـن بـیزار و آزادی را دوست دارند و ترجیح می دهند انعطاف پذیر باشند . آنها نگرشی دریافت کننده دارند و می خواهند به جای کنترل زندگی، آن را درک کنند.
معمولا کارهایی را که شروع می کنند به اتمام نمی رساند. در هم ریخته و بی نظم و بی خیال هستند. هر کاری پیـش بیاید انجام می دهند و با فراغت خاطر کامل کارها را به انجام میرساند.
به جای فکر کردن به سرانجام کار، به چگونگی انجام کار توجه دارن و به لذت بردن از مراحل عمل اهمیت میدهند . زمان را منبعی تجدید شدنی می دانند!
افرادی سازگار و پذیرا هستند و راه حل های گوناگون را در نظر می گیرند.
از اتفاقات غافلگیر کننده و غیر منتظره لذت میبرند. دمدمی مزاج و پشت گوش انداز هستند. بیش از حد روشنفکر به نظر میرسند. بی مسئولیت و وظیفه نشناس و غیر قابل پیش بینی اند.
انواع درون گرایی
درون گرای حسی (IS)
ظاهری بی اعتنا و خشک دارند.
منفعل، آرام و جدا از دنیای روزمره به نظر می رسد. این افراد خیلی خوشبین هستند و اغلب فعالیت های انسان را به دیده نیکخواهی و مسرت می نگرند. آنها از لحاظ هنر شناختی حساس هستند و خود را در قالب هنر یا موسیقی ابراز می کنند و به ابراز کردن شهود خود گرایش دارند.
درون گرای شمی (IN)
تیپ درون گرای شمی به قدری عمیق بر شهود تمرکز دارد که افراد دارای این تیپ تماس کمی با واقعیت دارند (با ناهشیار بیشتر از واقعیت روزمره ارتباط دارد). این افراد ژرف اندیش وخیالپرداز، کناره گیر وبی اعتنا به مسایل عملی بوده ودیگران آنها را خوب درک نمی کنند. آنها که عجیب و غریب ونامتعارف به نظر می رسند، در کنار آمدن با زندگی روزمره وبرنامه ریزی برای آینده مشکل دارند.
درون گرای احساسی (IF)
تیپ درون گرای احساسی تفکر منطقی را سرکوب می کند. این افراد هیجان عمیقی دارند ولی از ابراز علنی آن خودداری می کنند. آنها مرموز و دست نیافتنی به نظر می رسند و به ساکت بودن، متواضع بودن و بچه گانه بودن گرایش دارند. آنها به احساسات و افکار دیگران اهمیت زیادی نمی دهند و منزوی، سرد، و از خود مطمئن به نظر می رسند.
درون گرای فکری (IT)
درون گرای متفکر؛ کسی که دوست دارد یک گوشه بنشیند و نظریه از خودش تولید کند. آنها ترجیح می دهند به موارد انتزاعی بپردازند. دوست دارند بیشتر خودشان را بشناسند تا دیگران را. از آنجا که درون گرا هستند با دیگران خوب کنار نمیآیند و نمیتوانند درست باورها و عقایدشان را به دیگران منتقل کنند. این افراد به جای احساسات بر فکر تاکید دارند و از قضاوت عملی ضعیف برخوردار هستند. دیگران میگویند آنها آدمهای یک دنده، عزلت گزین، متکبر و بی ملاحظه ای هستند.
انواع برون گرایی
برون گرای حسی (ES)
آدمهای برون گرای حسی، لذت جو و معاشرتی هستند؛ آنقدر به تجربههای جدید اشتیاق دارند که با هر شرایطی میسازند. این افراد عمیقا به سمت دنیای عملی گرایش دارند و با انواع مختلف افراد کنار می آیند. آنها عاطفی و حساس هستند.
برون گرای شمی (EN)
طبق این نظریه برون گراهای شمی آدمهای خلاقی هستند. آنها توانایی زیادی در بهره جستن از فرصت ها دارند ؛ به همین خاطر در کسب و کار و البته در سیاست آدمهای موفقی هستند. آنها براساس حس ششم تصمیم گیری میکنند؛ به همین خاطر ممکن است تصمیم گیریهایشان خیلی فوری به نظر برسد. ویژگی تغییر پذیری آنها باعث میشود که ازیک فکر یا کار مخاطره آمیز به سراغ دیگری می روند. این افراد مجذوب اندیشه های تازه هستند و توانایی برانگیختن دیگران را دارند. بیشتر به جای تأمل بر پایه شهود تصمیم گیری می کنند. با این حال، تصمیمات آنها احتمالا درست از آب در می آید.
برون گرای احساسی (EF)
اینگونه است که برون گراهای احساسی با هیجانهایشان با دنیا ارتباط برقرار میکنند و نه با افکارشان. آنها بیش از حد به باورها و انتظارات دیگران حساسند.
تیپ برون گرای احساسی گرایش دارد شیوه متفکر بودن را سرکوب کند وبسیار هیجانی باشد. آنها از لحاظ عاطفی حساس بوده وبه راحتی رابطه دوستی برقرار می کنند، وآدم های معاشرتی وسرزنده ای هستند. یونگ معتقد بود که این تیپ در بین زنان بیشتر ازمردان یافت می شود.
برون گرای فکری (ET)
یونگ معتقد است برون گراهای متفکر،منطقی، واقع بین و متعصب هستند. آنها دقیقاً مطابق با مقررات جامعه عمل میکنند. احساسات و هیجانهای خودشان را سرکوب میکنند و به همین خاطر ممکن است آدمهای خشک و سردی به نظر برسند. آنها دانشمندان خوبی میشوند زیرا تمرکز آنها بر آگاه شدن از دنیای بیرونی و استفاده از قواعد منطقی برای توصیف کردن آن است.
بر این اساس باید توجه داشت که مدل شخصیتی افراد در شانزده تیپ (ESTP – ESFP – ISTP – ISFP – ESTJ – ESFJ – ISTJ – ISFJ – ENTJ – ENTP – INTJ – INTP – ENFP – ENFJ – INFP – INFJ ) دسته بندی می شود.
تئوری تیپ شخصیت و ابزار (MBTI) به ما در درک بهتر نقاط قوت و ضعف خود و دیگران کمک میکند چرا که افراد با تیپهای ترجیحی متفاوت، عملکردهای متفاوتی دارند.
تمام تیپ های شخصیتی به یک اندازه ارزشمند هستند. هیچ تیپ شخصیتی بهتر یا بدتر نیست و نکته مهم اینکه تیپ شخصیتی افراد بیانگر میزان هوش آنها نیست و نمی توان از روی آن موفقیت اشخاص را پیش بینی کرد! با توجه به تیپ شخصیتی اشخاص، متوجه میشویم که چه عواملی به آنها انگیزه می دهد و در شرایط گوناگون چه رفتاری بروز می دهند.
جهت انجام تست شخصیت شناسی MBTI ( مایرز-بریگز ) کلیک کنید
جهت آشنایی با تیپ های شخصیتی MBTI کلیک کنید