قانون جذب

به این داستان کوتاه توجه کنید

هوا خیلی سرد نبود. هوای شب‌های آخر اسفند که یه نسیم خنکی داره. انگاری زمستون داره آخرین تلاش‌هاشو میکنه واسه خودنمایی. صبح که از داشت از خونه می‌ژد بیرون یه جوری لباس پوشیده بود که شب موقع برگشتن بتونه سرما رو حس کنه. هنسفرینگ تو گوش‌ش بود. با اینکه بابک امینی داشت گیتار می‌زد و فرامرز اصلانی می‌خوند سفر کردم که یابم بلکه یارم را، اما چیزی گوش نمی‌داد.

داستان کواه

دست کرد تو جیب‌ش و کاغذی که صبح از بین بقیه کاغذهایی که می‌ریخت بیرون، جدا کرده بود و گذاشته بود تو جیب‌ش رو درآورد. برای آخرین بار یه نگاهی بهش انداخت. فندک رو گرفت زیرش. همینجوری که داشت قدم می‌زد و باد شعله‌ها رو اینور اونور میکرد، کاغذ رو اینقدر نگه داشت تا آتیش رسید به دست‌ش. دیگه نمی‌ارزید کاغد رو نگه داره. رهاش کرد. کاغد افتاد یه گوشه و همون تیکه آخرش هم خاکستر شد و باد بردش. هنوز هم فرامرز اصلانی داشت می‌خوند.

یک تجربه خوب
آیا به قانون جذب باور دارید؟ آیا شما هم معتقدید که هر فکری ، واکنشی را به دنبال دارد؟ بایید باهم در مورد چگونه استفاده کردن از قانون جذب، کمی گفتگو کنیم .چگونه از قانون جذب استفاده کنیم : ما مشکلاتی داریم و میخواهیم به اهدافمان نایل شویم. یک درخت را باید در نظر بگیریم که آرزویش رسیدن به میوه است. اما نمی تواند به خواسته و هدفش نایل شود.. فرق درختی که ما هستیم با درختان طبیعت در این است که ما درختان، در غالب موارد، دنبال میوه دادن نیستیم، دنبال میوه خریدن هستیم. انسان درختی است که باید میوه دانش تولید نماید. این عین رستگاری است. اما اغلب درختان دنبال تفریح محض می باشند. در حالی دانش تولید نمودن هم دانش است و هم تفریح. اگرچه تفریحات محض هم به موقع لازم می باشند.



جدیدترین ها

بهترین پوزیشن های برقراری رابطه جنسی

کشف موجود بنجامین باتن

بهترین روش های افزایش ممبر کانال تلگرام

درمان خود ارضایی یا جلق زدن

تجاوز وحشیانه شش مرد به دختر جوان + عکس

;کلاه برداری از علی صادقی