فریدون جیرانی نویسنده، کارگردان،روزنامه نگار و کجری اسبق برنامه هفت اخیرا در واکنش به فرو ریختن ساختمان پلاسکو اقدام به نوشتن مطلبی کرد و در آن از خاطرات سینمایی خود در این ساختمان گفت.متن این مطلب به شرح زیر است:

خاطرات فریدون جیرانی از خاطرات سینمایی خود در پلاسکو

به نقل از مجله فرهنگی خبری نفس های سرکشف «همه‌ ما در غم از دست دادن آتش‌نشان‌ها و مردمی که زیر ساختمان ریخته شده‌ پلاسکو مانده‌اند با خانواده‌ داغدار آنها شریک‌ هستیم. همه‌ ما نمی‌توانیم این حادثه‌ تلخ را فراموش کنیم و همه نمی‌توانیم باور کنیم که در این سال‌ها فرسودگی ساختمانی که از سال ۴۱ برپا شده بود، مورد توجه قرار نگرفته باشد. نمی‌توانیم از کنار آن بی‌توجه بگذریم.

 

فریدون جیرانی اضافه می کند، وقتی دو سینمای قدیمی (ایران) و (متروپل) در لاله‌زار و لاله‌زارنو تعطیل شدند، ناراحت شدیم ولی بعد فهمیدیم که این ناراحتی ما بی‌مورد بوده است و ساختمان‌های این دو سینما فرسوده بودند و باید تعطیل می‌شدند. چرا ساختمانی که بالای ۵۰ سال عمر داشته تا چند روز پیش مرکز فعالیت بوده است؟ و برای تعطیلی یا تخریب آن اقدام نشده است؟

 

نگارنده از این ساختمان از سال ۴۹ خاطره دارد. سالی که هنوز سردر سوخته‌ سینما (تهران) بود، سینمای قدیمی که سال ۴۸ سوخته بود. ساختمان ۱۷ طبقه‌ای که بالایش رستورانی داشت با غذاهای خوشمزه و در همکف ساختمان قهوه‌خانه‌ای بود، تمیز با غذاهای ارزان، قهوه‌خانه‌ای که پاتوق خیلی‌ها بود، خیلی‌ها که شعر می‌نوشتند، قصه می‌نوشتند که من اولین فیلمنامه‌ام را در سال ۵۳ در این قهوخانه نوشتم. ساختمانی که داخلش پخش فیلم‌ها بودند که حسام فیلم معروف‌ترین آنها بود. ساختمانی که که از دو طرف خیابان جمهوری و شاه‌آباد سابق قابل دیدن بود، آن هم با نیون شیشه‌ نوشابه‌ای که پر و خالی می‌شد. ساختمانی که محل تفریح بود، تفریح شهرستانی‌هایی که به تهران می‌آمدند.

 

بعد از انقلاب موقعیت ساختمان فرق کرد که با تعطیل شدن سینماها و رستوران‌های خیابان‌های لاله‌زار و استانبول دیگر ساختمان محل تفریح نبود. تهران بزرگ شده بود و محل‌های تفریح جابجا شده بود. دیگر معلوم بود این ساختمان مثل ساختمان سینما ارم (سهیلای سابق) فرسوده است و باید تعطیل شود.

 

هفته‌ پیش که از مکان فیلمبرداری فیلم در خیابان سخایی بالا می‌آمدیم، ناخودگاه ساختمان فرسوده‌ پلاسکو را دیدیم و نمی‌دانیم چرا جمعی که در ماشین بودیم، قدیمی بودن ساختمان و فرسودگی آن مورد توجه ما قرار گرفت. در آن روز نمی‌دانستیم که هفته‌ بعد این ساختمان فرو می‌ریزد. از این ساختمان‌های قدیمی باز هم در شهر هست. این ساختمان‌های قدیمی باید تعطیل شوند و در اختیار میراث فرهنگی قرار گیرند که معماری قدیمی تهران باقی بماند و دیگر مردمی زیر آوار نمانند.

 

در عزای عمومی ما عزا داریم برای آتش‌نشان‌هایی که در بین ما نیستند.»